براي دسترسي به وبلاگ     "آخرین دقیقه های آخرالزمان"   ویژه اشعار آیینی مهدی زارعی

 

 اين جا:   http://akharindaghigheha.blogfa.com/  کلیک بفرمایید!


این غزل هم  پیشاپیش تقدیم به همه ی ماهی های قرمز سفره های هفت سین که ...


ماهیگیر

 

خونه ي ماهي همین جاست اینه اون تنگ بلورش
تنگ و تار و سوت و كوره ، خونه ي سرد و نمورش


مرده يا زنده مهم نيس واسه ي ماهي تنها
وقتي كه مي دونه بايد ، زنده باشه توي گورش


ماهي تنگ بلوري ! ديگه درياي تو اينه
يه وجب جا كه همينه ، همه ي نزديك و دورش


دست ماهيگيره وقتي ، پيرهن سوگو تنت كرد
يه شب آورد و فروختت ، تا بره دنبال سورش


:آقا ماهيگيره اخمو ! قيمت ماهيا چنده ؟
:اولا بگو چه رنگيش ؟ از كدوما و چه جورش ؟


دویما سياها مفتن ، سیوما سرخه گرونه
لعنتي چه خوب مي دونه ، كه چي افتاده تو تورش


اينو اما اون ندونس ، با غرورت چه نكردن
آدمايي كه مي گفتن ، آدميه و غرورش!


ماهيگيره تيزه چشماش ، ماهيا رُ خوب مي بينه
سخته اما عشقو ديدن ، واسه ي چشماي كورش


ماهي تنگ بلوري ! دلم عاشق چشاته
من و چشماي تو يعني : من و "صلح" و تو و "شورش"


ماهي تنگ بلوري ! دلت اينو كاش مي دونس
كه دلم آرزوش اينه : تو باشي سنگ صبورش


تو كه باشي من نمي خوام هيچي رُ ، حتي بهشتُ
يه نگاتو هم نمي دم به بهشت و هر چي حورش


ماهي سرخ قشنگم ! مثل تو زندوني ام من
آخه ماهيگير چشمات ، منو انداخته تو تورش .

 (این سنگ قبر کادوی روز تولدت / ص   )