گذر و نظری بر«روایت سه تم»
برگزاری جلسه نقد وبررسی کتاب روایت سه تم اثر امید صباغ نو
در کتابخانه مرکزی مشکین دشت - باحضور مهدی زارعی
گذر و نظری بر«روایت سه تم»
«روایت سه تم» عنوان مجموعه غزلی است از شاعر ارجمند جناب آقای امید صباغ نو که سعی دارد مخاطبین خود را به پای روایتی از سه منظر موضوعی متفاوت بنشاند: انتظار فرج، عاشورا و دفاع مقدس.
تلاشی ارزشی که صرف نظر از میزان موفقیت یا عدم موفقیت شاعر از نظر فنی و ادبی،به خودی خود قابل تقدیر و ستایش است و اگر با موفقیت فنی نیز همراه شده باشد تبریکی دو چندان را می طلبد(حتی اگر این موفقیت نسبی باشد، و نه مطلق).
«روایت سه تم» مجموعه ای است که به سختی میتوان عنوان «کاملاً موفق یا بالعکس» را به آن نسبت داد؛ در واقع این مجموعه، مجموعهای است پر فراز ونشیب که از ابتدا تا انتها، نموداری بر یک راستا را طی نمی کند و تقریبا در اکثر غزل های این مجموعه میتوان ابیاتی را یافت که از منظر زیبایی شناختی و عیار هنری در نقطهی مقابل یکدیگر قرار دارند؛ هم در فراز و هم در نشیب.
نکته ی قابل تأمل در این میان آن است که هر چه به انتهای مجموعه نزدیک میشویم ، بر ابیات دسته ی اول افزوده و از دسته ی دوم کاسته می شود، به طوری که به نظر میرسد شاعر در انتخاب غزل های هر یک از سه موضوع محوری کتاب( انتظار، عاشورا و دفاع مقدس) در شرایط یک سانی قرار نداشته است و با توجه به این که تعداد غزل های هر بخش نیز به صورت کاملاً تعمدی و نمادین 12،10 و 8 در نظر گرفته شده اند، حدس نگارنده این است که دست شاعر در بخش سوم ، یعنی دفاع مقدس، کاملاً پر تر از دو بخش دیگر بوده است و در بخش های انتظار و عاشورا، اهرم فشار رساندن تعداد غزل ها به اعداد نمادین در نظر گرفته شده، بر کلیت اثر، بی تاثیر نبوده است.
سعی نگارنده در این نوشته بر این است که بدون هیچ گونه پیش داوری و تنها به فراخور توان خود( هر چند ناچیز ) به چند و چون نکات فنی و ادبی مطرح شده فوق بپردازد تا نه جانبدارانه مطلبی را تایید کرده باشد و نه غیر منصفانه تکذیب.
اینک با نگاهی موشکافانه به بررسی غزل های« روایت سه تم » در دو محور اصلی عوامل مؤثر در سیر صعودی و نزولی می پردازیم،نگاهی که شایسته ی نقد آن دسته از آثاری است که ارزش خواندن و نقد شدن را داشته و دارند:
1.عوامل مؤثر در سیر صعودی:
1-1.ایجاد ایجاز زیبا در معرفی شخصیت محوری غزل با استفاده از مجاورت دو کلمه ی متضاد:
مثال:غزل 2 انتظار، بیت 6:
مردی به قصد انتقام و صلح می آید روزی که تاریخ بشر تکرار خواهد شد
شرح: پرداختن به شخصیت حضرت مهدی(عج ا... تعالی فرجه الشریف) تنها با استفاده از دو واژه ی «انتقام» و «صلح» بسیار هوشمندانه و موجز صورت گرفته است.
1-2.وارد کردن عنصر روایت با استفاده از تکنیک روز شمار هفته:
مثال: غزل 13 انتظار
شرح: شاعر در این غزل با کمک گرفتن از وقایعی که در روزهای مختلف هفته برای شخصیت محوری غزل رخ می دهد، محور عمودی غزل را مستحکم کرده و مخاطب را تا پایان غزل به شنیدن ادامه ی ابیات ترغیب می کند( برخلاف اکثر غزل های مجموعه به ویژه در دو بخش انتظار و عاشورا که بیت محور هستند و تمرکز شاعر بیش از انسجام بخشی به محور عمودی ، معطوف به طول و تک بیت های مستقل است).
1-3.برجسته سازی از طریق« آشنایی زدایی محتوایی» وغیر قابل پیش بینی کردن پایان بندی ابیات:
مثال: غزل 16 انتظار، بیت 5:
هر زمان روی زمین زلزله ای رخ داده کعبه هم یک درجه سمت تو مایل شده است
شرح: همیشه انسان ها جهت خود را با جهت قبله تنظیم می کنند و اصطلاح« قبله کمی مایل به راست یا چپ» برای مخاطب بسیار آشناست ، در حالی که در این بیت این قبله است که به سمت شخصیت محوری غزل مایل شده است.
مثال: غزل 4 انتظار، بیت 6:
اوضاع خوبی نیست، گر چه غیبتت سخت است بهر ظهور خود مکن تعجیل، فرصت هست
شرح: تقاضای عدم تعجیل در امر ظهور بر خلاف آن چیزی است که مخاطب انتظار شنیدنش را دارد.
مثال:غزل 7 انتظار،بیت 5:
با این همه غم می شود آیا که ساکت ماند با این همه آتش که روی زخم مرهم بود
شرح: به کار گیری واژه ی آتش به عنوان مرهم قابل پیش بینی نیست.
مثال: غزل 1 عاشورایی، بیت2:
وارونه است کار جهان پس عجیب نیست دیگی اگر که بر ته کفگیر خورده است
شرح: برخلاف دیگ های دیگر که همیشه کفگیر به تهشان می خورد، در اینجا این دیگ است که بر ته کفگیر خورده است.
1-4. برجسته سازی از طریق« آشنایی زدایی نحوی» و غیر قابل پیش بینی کردن پایان بندی ابیات:
مثال: غزل 29 انتظار، بیت6:
حافظ مقصر است، حلالش نمی کنم فالی زدم، و قرعه ات آمد به نام من
شرح: جابجایی ضمایر در مصراع دوم قابل توجه است، چرا که مخاطب انتظار دارد که این مصراع را این گونه بشنود:
فالی زدم و قرعه ام آمد به نام تو
مثال: غزل2 دفاع مقدس، بیت3:
تو رفتی و به دل داس ها سکوت افتاد کسی برای درو نقشه ای نمی چیند
شرح: به کار گیری فعل چیدن به جای کشیدن، برای نقشه کاملاً غافل گیر کننده است، اما به واسطه ی حضور واژه ی داس در مصرع اول به خوبی مورد بهره برداری قرا گرفته است.
مثال: غزل3 دفاع مقدس، بیت6:
یادش آمد همیشه موقع جنگ، پشت بی سیم با خودش می گفت
دشمن از چارگوشه خواهد کرد،عرصه ی تنگ را مثلث تر
شرح: به کار گیری اسم به جای صفت برای ساختن صفت تفضیلی به هیچ عنوان قابل پیش بینی نیست، جایی که مخاطب انتظار دارد تا عرصه ی مثلث تنگ تر شود،اما شاعر به او می گوید که عرصه ی تنگ، مثلث تر شده است.
1-5. کشف تشبیه های زیبا:
مثال: غزل6 انتظار، بیت6:
کل دنیا شده دریای غم و خشم و جنون جمکران تو در این همهمه ساحل شده است
شرح: در مصراع اول« دنیا» مشبه و«دریا» مشبه به و« غم و خشم و جنون» وجه شبه اند.
در مصراع دوم، «جمکران» مشبه و«ساحل» مشبه به و«امنیت بخشی» وجه شبه مضمر است.
مثال: غزل7 انتظار، بیت4:
هر گوشه ای از باورم یک مشت خاکستر ویرانه های پیکرم یادآور«بم» بود
شرح: در مصراع اول«باور» مشبه است و «خاکستر» مشبه به و«سوختن» وجه شبه مضمر.
در مصراع دوم«پیکر» مشبه است و«بم» مشبه به و«ویرانه بودن» وجه شبه.
مثال: غزل12 انتظار، بیت5:
در چشم تو غرق شد جهان، فهمیدم که سر نخ کشف راز برمودایی
شرح: «چشم تو» مشبه است و«برمودا» مشبه به و«غرق شدن» وجه شبه.
مثال: غزل12 انتظار، بیت6:
در خلقت تو چقدر دقت کردند ای دایرة المعارف زیبایی
شرح: «تو» مشبه است و«دایرة المعارف زیبایی» مشبه به و«دقت در آفرینش» وجه شبه.
مثال: این داستان حقیقت تاریخ ماست، چون مثل تبر به فرق اساطیر خورده است
شرح: «داستان» مشبه است و «تبر» مشبه به و«شکافتن فرق» وجه شبه.
مثال: غزل7 دفاع مقدس، بیت2:
شکل پروانه ای جوان هستی که شب پیله را رها کرده
تا بسوزد، وباز زنده کند«قصه ی شمع» افتخاری را
شرح: در مصراع اول«ضمیر تو» مشبه است و«پروانه ی جوان» مشبه به و«رها کردن»+«سوختن»+«زنده کردن قصه ی شمع» هرسه وجه شبه اند.
مثال: غزل7 دفاع مقدس، بیت5
آه! با این همه غم سنگین،خوش به حالت که آهنین ماندی
مثل یک موزه در خودت چیدی این هم داغ یادگاری را
شرح: در مصراع اول«ضمیر تو» مشبه است و«آهنین» مشبه به و«سنگین» وجه شبه.
در مصراع دوم«ضمیر تو» مشبه است و«موزه» مشبه به و «چیدن وسایل گوناگون» وجه شبه.
مثال: غزل 8 دفاع مقدس، بیت 2:
مثل باران و برف از هرسو،تیر و ترکش به روی سر می ریخت
آمد و چتر امن دستانش بر سر خلق بی پناه افتاد
شرح: در مصراع اول «تیر و ترکش» مشبه است و «باران و برف» مشبه به و «بر روی سر ریختن» وجه شبه.
در مصراع دوم «دستان» مشبه است و «چتر» مشبه به و «بر سر خلق بی پناه افتادن» وجه شبه.
مثال: غزل 8 دفاع مقدس، بیت 6:
مهدی از جبهه، یوسف از کنعان، نور از روی هر دو می بارید
آن قدر این دو شکل هم بودند که زلیخا به اشتباه افتاد
شرح: «مهدی» مشبه است و«یوسف» مشبه به و «باریدن نور از چهره» وجه شبه.
1-6. تلفیق تلمیح های تاریخی و سایر ادیان آسمانی با تلمیح های اسلامی:
مثال: غزل 4 عاشورایی، بیت 7:
این آبرو را با دم خود زنده کن عیسی دارند بیرون می کنند از دیر مریم را
شرح: عیسی استعاره از امام حسین(علیه السلام) و مریم استعاره از حضرت زینب (سلام ا.. علیها) است.
مثال: غزل 4 عاشورایی، بیت 10:
این بار دیگر نوش دارو کار خود را کرد سهراب برگشته ببیند مرگ رستم را
شرح: سهراب استعاره از حضرت سجاد(علیه السلام) و رستم استعاره از امام حسین(علیه السلام) است.
مثال:غزل 10 عاشورایی، بیت 5:
طوفان نوح کل جهان را گرفته است تنها رهایمان نکنی کشتی نجات!
شرح: کشتی نجات استعاره از امام حسین(علیه السلام) است.
مثال: غزل 8 دفاع مقدس، بیت 6 :
مهدی از جبهه، یوسف از کنعان، نور از روی هر دو می بارید
آن قدر این دو شکل هم بودند که زلیخا به اشتباه افتاد
شرح: پیوند داستان حضرت یوسف (علیه السلام) با دفاع مقدس.
1-7. قابلیت ارسال مثل شدن برخی ابیات:
مثال: غزل 11 انتظار، بیت5:
تا زمانی که دل از حرص و طمع پاک شود مثل آن است که در ملک بدون سندیم
مثال:غزل 1 عاشورایی، بیت 2:
وارونه است کار جهان، پس عجیب نیست دیگی اگر که بر ته کفگیر خورده است
1-8. حسن تعلیل های موفق:
مثال:غزل 12 انتظار، بیت4:
نیل از هیجان دو نیم شد وقتی دید تو دوش به دوش حضرت موسایی
شرح: شاعر دلیل شکافته شدن رود را شوق در آغوش گرفتن حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می داند که در کنار حضرت موسی(علیه السلام) بوده است، نه برخورد عصا با آب رودخانه.
مثال: غزل6 دفاع مقدس، بیت7:
دیدی تقاص اشک های مادرم را داد صدام را از لانه ی سگ ها درآوردند
شرح: شاعر علت نحوه ی خفت بار دستگیری صدام را تقاص اشک های مادرش می داند و به نقش عوامل محیطی اعتقاد ندارد.
1-9. بالا بردن موسیقی درونی با استفاده از تداعی معنایی:
مثال: غزل1 عاشورایی، بیت12:
دیدم که شام محشر کبری شده است و باز زینب تو را هر آیینه تکثیر کرده است
شرح:استفاده از صفت «کبری» در مصراع اول تداعی کننده ی نام حضرت زینب (سلام ا...علیها)است که در مصراع دوم آمده است.
مثال: غزل8 عاشورایی، بیت11:
می سوخت از این داغ دست و پا و لب هایم جسمم شبیه تل خاکستر زمین افتاد
شرح: به کار گیری واژه ی «تل» در مصراع دوم تداعی کننده ی «تل زینبیه» است که کاملا با مضمون عاشورایی بیت مرتبط است.
1-10. جاندار انگاری های موفق:
مثال: غزل 2 عاشورایی، بیت 6 :
صدای گریه ی رود فرات می آمد شکسته بود دل کوزه ای که آب نداشت
شرح: رود و کوزه جاندار در نظر گرفته شده اند به طوری که گریه می کنند و دلشان می شکند.
مثال: غزل 2 دفاع مقدس، بیت های 1و2و3:
فقط نه من، و فقط نه تمام مردم ده، که ابر ها همه گویا به تو بدهکارند
هوا شناسی ما هاج و واج مانده چرا از آن شبی که تو رفتی مدام می بارند
خبر رسیده همان موقعی که می رفتی، دو تا فرشته کنار تو راه می رفتند
بلوط های جوان التماس می کردند، ولی نشد که تو را توی ده نگه دارند
تو رفتی و به دل داس ها سکوت افتاد، کسی برای درو نقشه ای نمی چیند
کلید حل مسائل همیشه دست تو بود،پس از تو پنجره ها هم شبیه دیوارند.
شرح: ابرها، بلوط ها و داس ها جاندار تصور شده اند و این جاندار انگاری آن چنان طبیعی است که برای مخاطب صدور افعال انسانی از سوی ابرها و بلوط ها و داس ها کاملا باور پذیر است.
2-عوامل مؤثر در سیر نزولی:
1-2. ضعف تالیف:
مثال: غزل1 انتظار، بیت2:
یقین، رسیده ترین میوه های معرفتیم که بین باور این باغ کال گم شده ایم
شرح: حذف حرف اضافه «به» قبل از «یقین» به ضرورت وزن.
مثال: غزل4 انتظار، بیت1:
یک مرد تا مانده ست توی ایل فرصت هست تا بردمد بر صورش اسرافیل فرصت هست
شرح:در صور دمیدن صحیح است نه بر صور دمیدن.
مثال: غزل7 انتظار، بیت8:
هر شب صدای شیهه ی اسبی سفید رنگ در خواب از رسیدن تو می دهد ندا
شرح: «می دهد خبر» به اجبار قافیه شده است «می دهد ندا».
مثال: غزل1 عاشورایی، بیت11:
آن صحنه ای که فرشچیان چند قرن بعد از عشق بیکران تو تصویر کرده است
شرح: «به تصویر کشیده است» به ضرورت وزن شده است «تصویر کرده است».
مثال: غزل5، بیت5:
آن شب،شب معراج از نو بازسازی شد با نردبانی متصل شد خاک بر افلاک
شرح: «به افلاک» به ضرورت وزن شده است «بر افلاک».
مثال: غزل6 عاشورایی،بیت4:
ذکر نام تو شفای دل بیماران است آه!عیسای علی از کرمت میترسند
شرح: «کرم» به معنای بخشندگی است اما در این بیت به معنای کرامت و اعجاز به کار رفته است.
مثال: غزل5 دفاع مقدس، بیت 7:
شب گذشته شنیدم که در خبرها گفت شکست خورده رقیبت، بخند فرمانده
شرح: استفاده از فعل مفرد «گفت» برای «خبر» که با «ها» جمع بسته شده است.
2-2. ایراد های ویرایشی:
مثال: غزل1 انتظار،بیت4:
همیشه درگذر انتظار و حادثه و- - طنین همهمه و قیل و قال گم شده ایم
شرح: در پایان مصراع اول و آغاز مصراع دوم از دو خط تیره استفاده شده است که نیازی به هیچ کدام نیست. همین مطلب در چند بیت دیگر نیز تکرار شده است، از جمله:
مثال: غزل9 انتظار، بیت های 2و3:
قطب شمال و جنوب زمین شده ایم نصف النهار اگر که بیافتد به دام من –
- خود را به خط فرضی آن وصل می کنم
شرح: خط تیره در آغاز بیت سوم اضافه است.
مثال: غزل7 انتظار، بیت9:
پس کی؟ کجای قصه؟ جهان شاد می شود؟
شرح: این مصرع از دو جمله تشکیل شده است، اما سه بار علامت پرسش تکرار شده است.
2-3. یکی نبودن زمان افعال، بدون تغییر زمان در بیت:
مثال: غزل انتظار، بیت5:
افسوس، روز چار شنبه روز خوبی نیست از ترس جمعه در وجودش اضطراب افتاد
شرح: خوبی نیست (مضارع)، اضطراب افتاد (ماضی).
مثال: غزل 8 انتظار، بیت3:
بغضی پر از سکوت که منظومه را گرفت صد کهکشان شکسته از این بغض بی صدا
شرح: گرفت (ماضی)، شکسته (ماضی نقلی).
مثال: قابیل های تازه روی صحنه برگشتند تکرار می کردند کار ابن ملجم را
شرح: برگشتند (ماضی)، تکرار می کردند (ماضی استمراری)
2-4. پر کردن وزن با کلمات اضافه:
مثال: غزل5 انتظار، بیت 6:
چگونه حس کنم وقتی که در زندان تاریکم گذشت قرن و سال و ماه و گاه و روز و ساعت را؟
شرح: کلمات قرن (مگر عمر شاعر چند قرن است که گذشت آنها را احساس نمی کند) و گاه (به جای هفته) در این بیت صرفا به منظور پر کردن وزن استفاده شده اند.
مثال: غزل 6 عاشورایی، بیت4:
ذکر نام تو شفای دل بیماران است آه!عیسای علی از کرمت می ترسند
شرح: آه!هیچ نقشی در محتوای دو مصرع که بار معنایی مثبت دارند،ندارد.
مثال: غزل1 دفاع مقدس، بیت4:
زیر قول خود نمی زند، آه مادر یک سؤال نیمه شب که خواب بودم نیز آیا برنگشت؟
شرح: فخامت واژه ی «نیز» به هیچ عنوان مناسب ادبیات کودکانه ی شخصیت محوری این غزل نیست و صرفاً برای پر کردن وزن استفاده شده است.
2-5. دور شدن از شاعرانگی و توقف در سطح شعار:
مثال: غزل 1 عاشورایی، بیت6:
حالا تویی و کرب و بلایی که پیش روست بر پای کودکان تو زنجیر خورده است
مثال: غزل6 عاشورایی، بیت های 5و6:
تیر و ترکش سر زوار حرم می ریزند از جلال و جبروت حرمت می ترسند
عشق تو حس عجیبی ست، یزیدان زمان چند قرن است که از این عظمت می ترسند
مثال: غزل 8 عاشورایی، بیت های 4و8:
کفتاری از آن سوی میدان پیش تر افتاد سیلی زد و فرزند پیغمبر زمین افتاد
صحرای محشر را به عینه می شد آنجا دید آغاز شد جنگ و علی اکبر زمین افتاد
مثال: غزل5 دفاع مقدس، بیت های 2 و 3:
تو پای خط مقدم به جنگ مشغولی بجنگ و راه به دشمن ببند فرمانده
نشسته ام سر سجاده تا دعا بکنم که دورتان بکند از گزند فرمانده
مثال: غزل 5 عاشورایی، بیت 3 :
نامردها هرگز چنین کاری نمی کردند از مادر خود گر که می خوردند شیر پاک
2-6. دو گانگی زبان :
یک مرد تا مانده ست توی ایل، فرصت هست تا بردمد بر صورش اسرافیل فرصت هست
شرح: کهنگی زبانی در کاربرد فعل «بردمیدن» کاملا مشهود است.
مثال: غزل 12 انتظار، بیت 7:
وقتش شده تا پرده ز رخ برداری پایان بدهی به قرن ها تنهایی
شرح: کهنگی زبان در کاربرد « ز» به جای «از» و «رخ» به جای «صورت» کاملا مشهود است.ضمن این که مضمون کلی بیت نیز کهنه و نخ نماست.
2-7. مضمون سازی های نارسا و نا موفق:
مثال: غزل 7 انتظار، بیت 1:
بر چاردیوار دلم تصویری از غم بود می خواستم دقت کنم، تصویر مبهم بود
شرح: در مصراع دوم شاعر باید بگوید: «اگر چه با دقت نگاه کردم» تصویر مبهم بود، اما می گوید: «می خواستم دقت کنم». واضح است که نگاه بدون دقت مبهم خواهد بود.
مثال: غزل 19 انتظار، بیت 6:
حافظ مقصر است، حلالش نمی کنم فالی زدم و قرعه ات آمد به نام من
شرح: مگر شاعر نمی خواهد عاشق امام زمان(عجل ا... تعالی فرجه الشرف) باشد که حافظ را به واسطه ی فالی که زده است و قرعه ای که به نام او افتاده است، حلال نمی کند.
مثال: غزل 2 عاشورایی، بیت 5:
هزار مرتبه آب از سرش گذشت، چه سود؟ کویر بود، ولی در خودش سراب نداشت
شرح: مگر داشتن سراب سودی هم برای کویر دارد؟
مثال: غزل 3 عاشورایی، بیت 1:
عشق تو در رگ زمین جاری ست، گوش کن بشنوی هیاهو را
برده ای تا همیشه زیر سؤال منطق علمی ارسطو را
شرح: به نظر می رسد اجبار قافیه باعث شده تا ارسطو جای «نیوتن» را در این بیت بگیرد.
مثال: غزل 4 عاشورایی، بیت 4:
قابیل های تازه روی صحنه برگشتند تکرار می کردند کار ابن ملجم را
شرح: بی شک قابیل های تازه کار قابیل را تکرار می کردند و ابن ملجم های تازه کار ابن ملجم را،اما ضرورت قافیه...
مثال: غزل 8 عاشورایی، بیت 8:
با داس های خود به جان باغ افتادند هفتاد و دو نخل تناور بر زمین افتاد
شرح: تبر وسیله ی مناسب تری از داس برای قطع درختان نخل است.
مثال: غزل 1 دفاع مقدس، بیت 3:
چوب خط بچگی هایم پر از کبریت شد رد شدیم از قاف اما باز بابا برنگشت
شرح: پر از کبریت شدن چوب خط تصویری کاملا مبهم است که هیچ قرینه ای برای کشف مقصود شاعر در اختیار مخاطب قرار نمی دهد.
مثال: غزل 7 دفاع مقدس، بیت 4:
مردم شهر خوب می دانند موج هایی که در سرت داری می توانند تا به هم ریزند رخوت رودهای جاری را
شرح: مرداب ها دچار رخوت اند، نه رودهای جاری.
مثال: غزل 1 عاشورایی، بیت 8:
آب خوش از گلوی تو پایین نمی رود تقصیر آب نیست، گلو تیر خورده است
شرح: مرجع ضمیر «تو» در این بیت نامشخص است (کدام یک از شخصیت های محوری واقعه ی عاشورا امکان خوردن آب را داشتند اما به دلیل اصابت تیر...)

در خاتمه ضمن آرزوی موفقیت های بیش از پیش برای شاعر ارجمند جناب آقای امید صباغ نو، ذکر این نکته ضروری است که به راحتی می شد در هر دو بخش عوامل مؤثر در سیر صعودی و نزولی، به نکات بیشتری اشاره کرد و شاید اگر این مجموعه به صورت اثر به اثر بررسی می شد، دریچه های نگاهمان نیز به بحث های مفصل تری گشوده می شد، اما آنچه مد نظر این نوشته بوده است، تاکید بر عوامل بسامد زا و تکرار شونده بوده و در حد امکان از پرداختن به نکات مثبت و منفی موردی پرهیز شده است.
پایان !



1.این جا رو نخونید: